مهدويت
امام زمان (عج)

ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.

صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.

 

ادامه دارد ..........


ارسال شده در تاریخ : شنبه 6 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 11:5 :: توسط : معين الدين صالحي

ای باران ...

بـــــبـــــــــــار ....

بـــــــبـــــــــــــــــــــــــار بـــــــــــــــاران ...

بـــــــبـــــــــــــــــــار که دیــر بـــاریـــدی ...

بــــــــــبـــــــــــــــار که 1374 ســـــــــال پـیــــــــش بـاید مـی بـاریـدی !

کنـــــــون چه مـــی بـاری ؟؟؟

آب ؟؟؟

نــــه !

خـــــــــون ببــــــــــار ...

خـــــــــــون ببــــــــــار که هـرچه هم بباری ؛

باز هم باید شــرمنده شوی

شرمنده ی کبودی لب های اصـغـر ...

شرمنده ی آه بانوی دو عالم ...

شرمنده ی علی اکبــرِ حسین (ع) ...

شرمنده ی بانوی سه ساله ...

شرمنده ی آن ماه بنی هاشم ...

شرمنده ی قـاســمِ حسن (ع) ...

شرمندی عون و عبدا... ِ زینب (س) ...

شرمنده ی علـــی ...

شرمنده ی حسیـن ...

{ ب یاد این قسمت از اهنگ مرگ بر امریکای حامد زمانی افتادم ک میگه :

مــــرگـــــــــ بـــــــــــــــر قـطـع نــــــامـــه هـــــــای بســــتـــــن فــــراتـــــــــ

قــــــــحـــــــط آبــــــــــــ

مــــــــــرگــــــــ بـــــــر تـــــیــــــر مــــــــــــانــــــده بــــــــر گـلـــوی کـــــــودکــــ ربـــابــــ }

منتظــر نوشت !


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 1 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 20:8 :: توسط : معين الدين صالحي

میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و

در کنار خانه ی امن خدا می بینمت


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:, :: 13:28 :: توسط : معين الدين صالحي

دوازدهمین پیشوای معصوم؛حضرت حجة بن الحسن المهدی؛اما زمان(عج)؛در نیمۀ شعبان سال 255 هجری قمری در شهر سامراء دیده به جهان گشود.
او همنام پیامبراسلام(م ح م د)و هم کنیه آن حضرت (ابولقاسم)است. ولی پیشوایان معصوم از ذکر نام اصلی آن حضرت نهی فرموده اند. ولی آیا نهی ائمه از ذکر نام مخصوص آن حضرت یک اقدام سیاسی مقطعی و مربوط به دوران غیبت صغری بوده یا اینکه حرمت ذکر نام آن حضرت تا هنگام ظهور و قیامش باقی است؟ در میان علمای شیعه مورد اختلاف است.
از جمله القاب آن حضرت؛حجت،قائم،خلف صالح،صاحب الزمان،بقیة الله است و مشهورترین آنها مهدی می باشد.
پدرش،پیشوای یازدهم حضرت امام حسن عسکری(ع)و مادرش،بانوی گرامی نرجس است که بنام ریحانه،سوسن از او یاد شده است. میزان فضیلت و معنویت نرجس خاتون تا آن حد بالا بود که حکیمه خواهر امام هادی(ع)که خود از بانوان عالیقدر خاندان امامت بود، او را سرآمد و سرور خاندان خویش، و خود را خدمتگزار او می نامید.
حضرت مهدی دو دوره غیبت داشت : یکی کوتاه مدت(غیبت صغری) و دیگری بلند مدت(غیبت کبری).
اولی از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت خاص ادامه داشته و دومی، با پایان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت طول خواهد کشید.
تولد حضرت مهدی(ع)از دیدگاه علمای اهل سنت 
چنانکه در ادامه توضیح خواهیم داد، اعتقاد به موضوع مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه بر اساس روایات فراوانی از پیامبراکرم(ص)رسیده، علمای اهل سنت نیز این موضوع را قبول دارند. منتها آنان نوعاً تولد حضرت مهدی را انکار می کنند و می گویند: شخصیتی که پیامبر اسلام از قیام او(پس از غیبت)خبر داده ، هنوز متولد نشده است و در آینده تولد خواهد یافت. با این حال تعداد قابل توجهی از مورخان و محدثان اهل سنت، تولد آن حضرت را در کتب خود ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانسته اند. بعضی از پژوهشگران نام بیش از صد نفر از آنان را معرفی کرده اند.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:, :: 1:15 :: توسط : معين الدين صالحي

شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی به منظور هدایت مردم به سر منزل کمال مطلوب است و این امر در صورتی میسر است که آنها آمادگی بهره برداری از این هدایت الهی را داشته باشند. اگر چنین زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانی در بین مردم ثمری نخواهد داشت.
متأسفانه فشارها و تضییقاتی که بویژه از زمان امام جواد(ع)به بعد بر امامان وارد شد، و محدودیت های فوق العاده ای که برقرار گردید-بطوری که فعالیت های امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید-نشان داد که زمینه مساعد جهت بهره مندی از هدایت ها و راهبری های امامان در جامعه (در حد نصاب لازم) وجود ندارد. از این رو حکمت الهی اقتضاء کرد که پیشوای دوازدهم، به تفصیلی که خواهیم گفت، غیبت اختیار کند تا موقعی که آمادگی لازم در جامعه بوجود آید.
البته همه اسرار غیبت بر ما روشن نیست ولی شاید نکته ای که گفتیم رمز اساسی غیبت باشد. 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393برچسب:, :: 1:11 :: توسط : معين الدين صالحي

رسول اکرم (ص) می فرمایند امت من در زمان مهدی(عج) از نعمت های فراوانی که پیش از آن مثل آن را ندیده  اند بهره مند می شوند. آسمان برایشان  می بارد و زمین نباتات  خود را می رویاند ، چشمه ها جاری می گردند و محصولات دو برابر خواهد بود در آن وقت مرغان در آشیانه ها و ماهیان در دریاها بچه می آورند  و از این نعمت ها همه امت (چه بدکار و چه نیکوکار) استفاده می کند. 
امام حسین(ع) در سخنی شبیه  به سخن پیامبر اکرم(ص) چنین می فرمایند:«برکت  از آسمان به زمین 
فرو می بارد  بطوریکه به اراده خداوند درختان همیشه میوه خواهند داشت  و میوه زمستان در تابستان و میوه تابستان در زمستان خورده می شود.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 فروردين 1393برچسب:, :: 22:39 :: توسط : معين الدين صالحي

حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري(ع) مي گويد: در شب نيمه شعبان بود كه برادرزاده ام امام حسن(ع) مرا دعوت كرد تا افطار در خانه ايشان بروم من هم افطار به خانه امام رفتم و بعد از صرف افطار برادرزاده ام گفت: عمه جان امشب اينجا بمان چرا كه امشب خداوند جهان را به نور وجود حجت خويش، نور باران خواهد ساخت.
تا سحر در كنار نرگس خاتون ماندم و دمدمهاي صبح بود كه نرجس بعد از پايان بردن نماز به خود مي پيچيد امام عسكري(ع) از اتاق خويش بيرون آمد و به من فرمود: عمه جان برايش سوره مباركه قدر را تلاوت كن.
من يك چيز عجيبي در آن سحرگاه ديدم و آن اين بود كه هنوز بچه اي كه به دنيا نيامده بود همراه من به تلاوت قرآن پرداخت و سوره مباركه در را با من تا آخرين واژه تلاوت كرد. از شنيدن نواي دل انگيز قرآن او هراسان شدم كه امام حسن عسكري(ع) مرا صدا كرد و فرمود:«عمه جان! آيا از قدرت الهي شگفت زده شده اي؟ اوست كه ما را در خردسالي به بيان دانش و حكمت توانا ساخت و به سخن در آورد و در بزرگسالي روي زمين حجت خويش قررار مي دهد چه جاي شگفتي است؟!» 
هنوز سخن امام به پايان نرسيده بود كه «نرجس» از نظرم ناپديد گرديد و گويي حجابي ميان من و او فرو افكنده شد و ما را از هم جدا ساخت در روايت ديگري آمده است كه :سپس لحظاتي چند حالت وصف ناپذيري برايم پيش آمد به گونه اي كه گويي دستگاه دريافت وجودم از كار افتاده است و نمي دانستم در اطرافم چه مي گذرد به خود آمدم و فرياد زنان و به سرعت به طرف اتاق امام دويدم اما پيش از آنچه چيزي بگويم فرمود:« عمه جان بازگرد كه او را در همان جا خواهي يافت كه از برابر ديدگانت ناپديد شد.» 
به اتاق نرجس بازگشتم ، ديديم پرده اي كه ما را از هم جدا ساخته بود برطرف شده است، چشمم به آن بانوي گرامي افتاد ، ديدم چهره اش غرق در نور است به گونه اي كه ديدگانم را خيره ساخت و در همين لحظات كودك گرانمايه اي را ديدم كه در حال سجده است و خداي را ستايش مي كند.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, :: 18:40 :: توسط : معين الدين صالحي

درباره ویژگیهایى اخلاقى و رفتارى امام مهدي (ع)، آنچه از مجموع اخبار و روایاتى که بعدا خواهیم آورد و نیز روایات دیگرى که عموم مسلمانان آنها را نقل کرده‏اند، به دست مى‏آید این است که وى از نظر خوى و سیرت به رسول خدا (ص) ماننده است. وى از اهل بیت پیامبر و همنام آن حضرت است. خداوند کار او را در شبى سامان مى‏دهد در حالى که بر سرش ابرى است. در آن شب فرشته‏اى بانگ مى‏زند که این مهدى خلیفه خداست از او پیروى کنید . پس مردم به او اعتراف مى‏کنند و دوستى‏اش را خریدار مى‏شوند. خداوند وى را به سه هزار تن از فرشتگان یارى مى‏دهد که در رأس آنان جبرئیل و در آخر آنان میکائیل جاى دارند. شمار یارانش به تعداد سپاهیان جنگ بدر است. اصحاب کهف نیز جزو یاران و انصار آن حضرت‏اند . او با شمشیر خروج مى‏کند و شرق و غرب زمین را مالک مى‏شود. پس زمین را از عدل و داد پرخواهد کرد چنان که پیش از وى با ظلم و ستم پر شده بود. اسلام را آشکار مى‏کند و ساکنان آسمان و زمین از وى خرسند خواهند شد. نیکبخت‏ترین مردم نسبت به او کوفیان‏اند. زمین در روزگار او پرنعمت و پر محصول شود و گنجهاى نهانى خود را آشکار مى‏سازد. مال و ثروت را فراوان پخش مى‏کند و آن را حساب و کتاب نمى‏کند. عیسى بن مریم پشت سر او نماز مى‏گزارد و وى را بر کشتن دجال در باب لد، یارى مى‏دهد. در سالهاى فرد، یک، سه، پنج، هفت و نه خروج مى‏کند. و در طى شش یا هفت یا هشت یا نه سال به اندازه ده سال حکومت مى‏کند. تابوت سکینه را از غار انطاکیه و اسفار تورات را از کوهى در شام بیرون مى‏آورد. از دین آنچه را که بر خود دین قرار داده آشکار مى‏کند چنان که اگر رسول خدا (ص) خود مى‏بود بدان حکم مى‏داد. شیخ محى الدین بن عربى گوید: دشمنان مهدى (ع) فقهاى مقلدى هستند که از ترس شمشیر آن حضرت و به طمع آنچه نزد اوست، تحت فرمان وى در آمده‏اند.

درباره لباس آن حضرت (ع) نیز در برخى از روایات آمده است که آن حضرت هنگام خروج دو عباى قطوانى در بر دارد.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:, :: 12:39 :: توسط : معين الدين صالحي

*ما در درياي زندگي در معرض غرق شدن هستيم؛ دستگيري وليّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسيم. بايد به وليّ عصر (عج) استغاثه کنيم که مسير را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
* دعاي تعجيل فَرج، دواي دردهاي ما است.
* با وجود اعتقاد داشتن به رئيسي که عينُ الله الناظره است، آيا مي توانيم از نظر الهي فرار کنيم و يا خود را پنهان کنيم؛ و هر کاري را که خواستيم، انجام دهيم؟! چه پاسخي خواهيم داد؟!
* علايمي حتميّه و غير حتميّه براي ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولي اگر خبر دهند فردا ظهور مي کند، هيچ استبعاد ندارد! لازمه اين مطلب آن است که در بعضي علايم، بَداء صورت مي گيرد و بعضي ديگر از علايم حتمي هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق مي افتد.
* انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذيّت دوستان آن حضرت، سازگار نيست!
* مهمتر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي (عج)، دعا براي بقاي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انکار حضرت تا ظهور او مي باشد.
* افسوس که همه براي برآورده شدن حاجت شخصي خود به مسجد جمکران مي روند، و نمي دانند که خود آن حضرت چه التماس دعايي از آنها دارد که براي تعجيل فَرَج او دعا کنند!
* قلبها از ايمان و نور معرفت خشکيده است. قلب آباد به ايمان و ياد خدا پيدا کنيد، تا براي شما امضا کنيم که امام زمان (عج) آن جا هست!
* اشخاصي را مي خواهند که تنها براي آن حضرت باشند. کساني منتظر فرج هستند که براي خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه براي برآوردن حاجات شخصي خود!
* چه قدر بگوييم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شيعه اي يک مسجد دارد!
* هر کس که براي حاجتي به مکان مقدّسي مانند مسجد جمکران مي رود، بايد که اعظم حاجت نزد آن واسطه فيض، يعني فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
*حضرت غائب (عج) داراي بالاترين علوم است؛ و اسم اعظم بيش از همه در نزد خود آن حضرت است. با اين همه، به هر کس که در خواب يا بيداري به حضورش مشرّف شده، فرموده است: براي من دعا کنيد!
* راه خلاص از گرفتاري ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات براي فرج وليّ عصر (عج)؛ نه دعاي هميشگي و لقلقه زبان... بلکه دعاي با خلوص و صدق نيّت و همراه با توبه


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 20:25 :: توسط : معين الدين صالحي

از کسانی که در هنگام تولد امام زمان علیه السلام حضور داشتند و جریان را مفصلا شرح داده.حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری علیه السلام است.شرح این داستان این است: 

حکیمه خاتون میگوید:روزی به خانه امام حسن مشرف شدم.شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود:عمه جان امشب در خانه ما بمان زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.پرسیدم از کدام کنیزانت؟فرمود از سوسن.پس هرچه در سوسن جست و جو نمودم آثاری از حمل ندیدم.بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم.طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می نمودم.بعد مشغول نماز شب شدم.سوسن هم از خواب برخواسته و نماز شب به جای آورد.نزدیک سپیده دم بود ولی از وضع حمل خبری نبود.داشتم در صحت وعده امام حسن تردید مینمودم که از اطاقش فرمود : عمه جان!شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است. 

ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم.از جریان پرسیدم فرمود:احساس ناراحتی شدیدی در خود میکنم.من به تهیه مقدمات وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم. 

طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود:عمه جان!فرزندم را بیاور.وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد.بلافاصله باز شد.سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید.پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد.بعدا کودک را به من داد و فرمود:به نزد مادرش ببر!کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم.پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم.امام حسن ابتدائا فرمود:عمه جان!فرزندم در پناه خدا غایب شده است.هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده.اما باید آن قضیه مخفی بماند.زیرا فرزندم غایب خواهد شد.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 8 فروردين 1393برچسب:, :: 22:40 :: توسط : معين الدين صالحي
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 36
بازدید هفته : 79
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 23667
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



دریافت کد موزیک