مهدويت
امام زمان (عج)

ازهمين جا معناي ادعاي رسالت او را نيز مي فهميم؛ زيرا افكار مادي از همان آغاز تا كنون خود را سرپرست بشريت دانسته و براي خود قائل به ولايت بوده, ولي در دوران زندگي پيامبران و در جامعه اسلامي رسول خدا تاثيرش ضعف و نيرويش ناتوان شده بود؛ و نمي توانست با تمام افراد در تماس باشد, لكن هنگامي كه در دوران نهضت اروپائي«رنسانس» به اين دجال مادي اجازه خروج داده شد, توانست سلطه خود را بر تمامي پهنه گيتي گسترش دهد.

از همين جا مي توانيم معناي اين جمله را كه« در نزد دجال آب و آتش است آبش در حقيقت آتش و آتشش در واقع آب است»

بفهميم و بدانيم كه معناي جمله رسول خدا كه فرمود: هركس به او رسيد در آن چيزي قرار گيرد كه آن را آتش مي داند زيرا در واقع آب خوشگوار است چيست.

زيرا آب دجال همان ظواهر فريبنده است كه تمدن مادي براي پيروان خود به ارمغان آورده است؛ و آتشش همان دشواريها و گرفتاريها؛ و به جان آمدنهائيست كه نصيب يك فرد مومن كه خواسته درمقابل آن بايستد وبا آن مقابله كند مي شود. آن مصالح همان آتش ويا تاريكي واقعي است و اين گرفتاريها و دشواريهاهمان آب خوشگوار و يا عدالت راستين است و معلوم است كه طبيعتاً رسول خدا از آنجا كه بزرگترين دعوت كننده به ايمان الهي است, مسلمين را نصيحت كرده كه مبادا گول ظاهر آب دجال و فريب رنگ و روغن و زرق و برق ماديت را بخورند, و به آنها دستور مي دهد كه خود را در همان چيزي بياندازند و وارد كنند كه آن را آتش مي دانند, زيرا با افكندن خود در اين آتش به طريق حق و عدالت دست مي يابند. وما مي توانيم اين برداشت را از سياق كلي جملات رسول خدا به دست بياوريم, در آنجا كه مي فرمايد:

«اما آنچه مردم آب مي بينند آتش سوزان است, و آنچه آتش مي بينند آب سرد خوشگوار است.»

و معلوم است كه مقصود آب و آتش حقيقي نيست, بلكه آب و آتش رمزي است و الا لازم مي آيد كه به افراد باطل و ناحق نسبت معجزه داشتن داده و آنها را داراي معجزه بدانيم, و بطلان اين نسبت واضح و روشن است.

دجال اعور است. آري با تمام تاكيد اينچنين است. تمدن مادي به هستي وجهان بايك چشم مي نگرد فقط به ماده توجه دارد نه به روح وخلقت عالي, و نمونه اعلاي بشريت را نمي بيند. وچه كسي را جز افرادي كه حقايق را ادراك نمي كنند و خود را شايسته سرپرستي و زمامداري انسانها مي دانند مي توان اعور ناميد, بلكه ولايت از آن كسي است كه به هستي با دو چشم سالم مي نگرد, هم به ماده توجه دارد و هم به روح, و به هريك سهم مناسب خود را مي پردازد, و خداوند متعال است كه«انّ ربّكم ليس باعوَر»

دجال كافر است زيرا وي مادي و از دشمنان اسلام است و دورترين افراد ازحق و درستي است نوشته شده است بين دو چشمش كه كافر است و آن نوشته را هر مومن نويسنده وغير نويسنده مي خواند. اين نوشتن چون ساير نوشته ها نيست بلكه عبارت است از شناختن مومنين كفر و نفاق اشخاص منحرف را ؛ و براي اين شناخت لازم نيست كه انسان خواننده و نويسنده باشد, ومعلوم است كه اين معرفت مخصوص به مومنين است؛ آن را هر مومني مي خواند. زيرا آنان ميزان حقيقي عدالت اجتماعي را مي شناسند, لكن اشخاص منحرف اين نوشته را نمي خوانند هر چند داراي معلومات و سواد زيادي باشند, زيرا آنان نيز با ديگران در كفر و انحراف شريكند, و طبيعي است كه هيچ فردي شخص هم عقيده خود را كافر نمي بيند.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:امام زمان,ظهور,مهدویت,مهدی,زمان ظهور ,زمان,امام,معصوم, :: 22:39 :: توسط : معين الدين صالحي

قتل دجال

در قاتل دجال بدسگال ميان علماءِ فريقين از خاصه و عامه نظر به اختلاف اخبار وارده از طريق ايشان اختلاف است چه آنكه خاصه روايت نموده اند قتل آن ملعون را به دست حضرت بقيه الله الأعظم عجل الله فرجه مي باشد اما بنا بر مذهب عامه قاتل دجال ضلال حضرت روح الله عيسي بن مريم عليه السلام است.

مي توان گفت كه دراين اخبار به هيچ وجه تنافي نيست چه بعد از اينكه به تصريح خود عامه و روايات ايشان حضرت روح الله عليه السلام وزير مهدي عجل الله فرجه باشد پس كشتن عيسي عليه السلام دجال را كشتن خود حضرت مهدي عجل الله فرجه باشد چنانكه اگر وزير سلطان كسي را بكشد صادق است كه بگويند سلطان او را كشت و در اينگونه موارد مباشرت ضرور نيست. ودر محل قتل دجال نيز مكان هائي از جمله گردنه افيق«افيق دهكده اي در فلسطين بين حوران و غَور بيسان در نزديكي شهرلد است.», كناسه كوفه و دروازه شهر لد ذكر شده است.

نقد و بررسي احاديث دجال

در نقد و بررسي فتنه دجال مي توان گفت كه اكثريت علماء خاصه اعتقاد بر آن دارند كه فتنه دجال يكي از فتن قطعي آخر الزمان بوده ولي اوصاف ظاهري و چگونگي فتنه هاي وي جنبه كنايه و سمبوليك دارد. چنانكه علامة محقق سيد محمد صدر در جلد سوم موسوعة ارزشمند ألإمام المهدي با عنوان « تاريخ الغيبه الكبري » بحث مفصلي را به بررسي مسألة دجال اختصاص داده است كه ما فقط تلخيصي از مباحث ايشان را در اين باب ذكر مي نمائيم. ايشان در اين باره فرموده اند:

«مهمترين و همگاني ترين نشانه اي كه مي بايست مورد توجه قرار گيرد همان مفهوم دجال بود كه سمبلي از حركت هاي ضد اسلامي در دوران غيبت كبري يعني دوران فتنه ها و انحرافات است و آن عبارت است از تمدن جديد اروپائي كه چهره اي فريبنده و چشمگير و خيره كننده دارد و افكار و انديشه عمومي مردم دنيا را متوجه خود ساخته, و پيامدهاي ناگواري را به دنبال داشته است همچون خروج بسياري از مسلمين از اسلام, گردن نهادن آنها به مذاهب و فلسفه هاي منحرف ديگر و فسادها و تباهي ها و ستم هائي كه درجوامع بشري ايجاد كرده است .

و از فتنه هايش آن است كه به قبيله اي مي گذرد تكذيبش مي كنند هيچ حيوان چرنده اي باقي نمي ماند مگر اينكه هلاك مي شود, و نيز از فتنه هايش آن است كه به قبيله اي ديگر عبور مي كند او را تصديق مي كنند, به آسمان دستور مي دهد كه ببارد آسمان هم مي بارد و به زمين دستور مي دهد كه بروياند زمين هم مي روياند ؛ تا آنجا كه چهارپايان اين قبيله , چاق و فربه مي شوند و چربي و شير فراوان مي دهند.» مقصود از اين عبارات آن است كه:

هركس نيرو وتوان مادي اروپائي را تكذيب كند و بخواهد در مقابلش بايستد گرفتار مصائب و دشواريها و پيامدهاي ناگواري خواهد شد. و ثروت و نيرو در اختيار كساني است كه در مقابل اين تمدن رام و چاپلوس باشند و با آن همراهي كنند.

ازجمله مطالب اينكه دجال مدعي خدائي مي شود و با صداي بلند در بين شرق و غرب فرياد مي زند:«اي اوليا و دوستان من, به سوي من آئيد! من آن كسي هستم كه آفريده سپس استوار ساخته, و مقدر كرده, سپس هدايت نموده. من پروردگار اعلي و برين شمايم.»

تمام اين خصوصيات را در تمدن اروپائي مي بينيم زيرا خاور و باختر را با وسائل ارتباط جمعي و ابزار مادي خود گرفته و انسانيت را از خدا و عالم بالا و متافيزيك به دور داشته, و از اين راه عدالت و اخلاق وانديشه اي كه از آن عالم سرچشمه مي گرفته است, چه زيان هائي كه ديده است. در مقابل اينها زمام اختيار بشر را در دست گرفته و ايدئولوژي خود را بر افكار و قوانين جوامع بشري تحميل نموده و جايگزين ولايت خدا و دستورات الهي كرده است, و اين همان ادعاي ربوبيت و خدائي است كه خود را نه خدا را, صاحب اختيار و مالك تمام شئون انسانها مي داند. نكته دقيق آنكه در روايت نيامده است كه وي مدعي الوهيت است بلكه گفته شده است كه او مدعي ربوبيت است و ربوبيت معنائي غير از آنچه كه گفتيم ندارد.

و اما اينكه اوليا و دوستان خود را از گوشه و كنار دنيا جمع مي كند تا آنها را بر طبق خواسته خود تربيت كند و رفتار و اخلاق آنها را تحت نظر داشته باشد, و روابط اقتصادي و اجتماعي آنها را به يكديگر پيوند بزند, مساله اي است واضح و نيازي به توضيح ندارد.

" و هيچ جاي زمين باقي نمي ماند مگر اينكه زير پاي خود مي گذارد. اين همان چيزي است كه الآن ما مي بينيم كه چگونه تفكر اروپائي به تمام روي زمين رسيده است,و هيچ دولتي را نمي بينيم كه متاثر از افكار اروپائي نباشد, البته مقصود ما از اروپا هر دو بخش سرمايه داري و سوسياليستي آن است, كه هر دو دشمن با اسلام و مجسمه راستين و روشني از دجال مي باشند.

و اما استثنا مكه و مدينه از اين سيطره تمدن اروپائي, ممكن است به همان معناي ظاهريش باشد, بدان معني كه اين تمدن به اين دو شهر راه پيدا نمي كند و فكر و انديشه اروپائي را ساكنان اين دو شهر نخواهند پذيرفت و به اسلام پايبند خواهند بود و به همان اندازه كه از اسلام فهميده اند تا ظهور امام عصرعجل الله فرجه در مقابل تمدن اروپائي خواهند ايستاد.

و ممكن است بر معنائي رمزي و سمبليك حمل كنيم بدان معني كه تفكر الهي برخاسته از مكه و مدينه در مقابل جاذبه تفكرمادي اروپائي شكست نخواهد خورد, و درذهن و انديشه متفكران اسلامي باقي خواهد ماند و ايمان آنها به اسلام سست نخواهد شد و اين خود دليل بر باقي ماندن حق در جوامع بشري است, و باطل و انحراف نميتواند تمام جوامع را فرا گيرد, گرچه نسبت طرفداران حق به باطل بسيار كم و همچون نسبت مكه ومدينه به ساير كشورهاي جهان باشد. و اين مطابق است با همان چيزي كه از نتايج برنامه ريزي الهي شناخته ايم كه تعداد كمي از افراد با اخلاص و آزمايش شده باقي خواهند ماند, و افراد منحرف و كافر در اكثريت خواهند بود. اين افراد اندك عاملي باز دارنده در درون خود نسبت به اين افكار مادي منحرف دارند كه هيچ گاه تحت تاثير آن قرار نمي گيرند, بلكه بر ايمان و بينش و اخلاص آنها افزوده مي گردد.

و اين است مقصود آنچه كه در روايات آمده است كه دجال را ملكي كه در دستش شمشير برهنه اي است از ورود به مكه و مدينه جلوگيري مي كند, و بر هر دروازه و يا شكاف كوهي از كوهها ملائكه اي ايستاده اند كه از آن حراست و حفاظت مي نمايند. و لطف اين عبارت كه عقايد اسلامي را به ملك و مناعت و برتريش را به شمشير تشبيه كرده اند بر كسي پوشيده نيست

و اما اينكه ملائكه بر هر شكاف و گذرگاهي ايستاده اند, بدين معناست كه ادراك گسترده مومن وايمان اوبه اينكه اسلام مي تواند هرگونه مشكلي را حل كند و پاسخ هر شبهه اي را بدهد خود اين باعث مي شود كه در مقابل تمامي شبهات ايستاده و با هرگونه اشكال و شبهه اي بستيزد.

و نيز دجال داراي عمري طولاني است از زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله از همان هنگام كه به آن حضرت ايمان نياورده بلكه در مقابل حضرت خود ادعاي رسالت نموده است تا كنون باقي مانده است؛ چرا كه:

دجال با ماديگرائي پايه هاي نخستينش از زمان حضرت رسول صلي الله عليه و آله آغازشده وهمان هنگام كه منافقين در گسترش جنبه هاي گوناگون كوشيده و به آن رونق بخشيدند, بذراول دجاليت را پاشيده و به تدريج سير تاريخ را به صورت فعليش در آوردند و كوشيدند تا اسلام را ازمتن جامعه كنار بگذارند, و ماديت و سود جوئي شخصي را بر جامعه مسلط سازند.

این مطلب ادامه دارد 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 5 خرداد 1393برچسب:امام زمان,ظهور,مهدویت,مهدی,زمان ظهور ,زمان,امام,معصوم,دجال, :: 2:28 :: توسط : معين الدين صالحي

مكان خروج دجال

در باره محل خروج دجال مكانهاي نسبتاً زيادي در احاديث و روايات مختلف نقل گرديده است كه در برخي از آنها شهر خروج او دقيقاً مشخص شده و در برخي فقط اسم منطقه اش آمده و در برخي عنوان كلي مطرح شده است .كه براي شهرهائي از جمله:اصفهان, خراسان, سيستان, كرمان, دارس, حله, ميسان احاديث و روايات بيشتري نقل شده است. شايد برخي از اختلافات مربوط به ناقلان احاديث و روايات باشد. سيد جزائري در كتاب الأنوار النعمانيه گفته است: و اما دجال از حديث شيخ صدوق دانستي از اصفهان خروج مي كند و در اخبار بسياري آمده كه او از سيستان خروج مي نمايد و مي شود اين اخبار را به اين صورت جمع كردكه مكررخروج خواهد داشت چنانكه احوال مختلفي دارد,لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردمان بر او باد.

پيروان دجال

آنچه كه در اكثر روايات در باب پيروان دجال تصديق شده آن است كه اكثر پيروانش را يهوديان تشكيل مي دهند چنانكه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرموده اند:

« هفتاد هزار ترك يهود زنا زاده خواننده نوازنده باديه نشين وزن از او پيروي مي كنند به هرخرابه اي برسد مي گويد گنجهايت را آشكار كن پس آنچه گنج دارد آشكارمي شود.»11

نجات از فتنه دجال

براي نجات از فتنه دجال از جانب ائمه معصومين عليهم السلام راه كارها و برنامه هاي ويژه اي ارائه شده كه مهمترين آنها عبارتند از:

«قرا ئت يا حفظ نمودن سوره كهف, تسبيح و تقديس خداوند به منظور طعام مومن در هنگام خروج دجال. خانه نشيني, توكل بر خداوند, قرائت سوره فاتحه الكتاب درهنگام رويت وي و...» لازم به ذكر است كه برخي مانند قرائت يا حفظ نمودن سوره كهف مي بايست قبل از خروج وي انجام شود تا در هنگام خروج دجال از شر فتن وي در امان باشد.

چنانكه در احاديث قبل نيز ذكر شد دجال در همه شهرها و مكانها گردش مي نمايد مگر مكه و مدينه كه در اكثر احاديث مذكور است و در برخي احاديث و روايات نيز شهرهائي مانند: بيت المقدس, طرطوس, آبادان, قم و نواحيش, كوفه و حواليش و يا مساجدي چون: مسجد الحرام و مسجد مدينه و مسجد طور سينا و مسجد الأقصي كه دجال به آنها راه نيافته و به عنوان مكان هائي امن براي مسلمين معرفي شده اند. 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393برچسب:امام زمان,ظهور,مهدویت,مهدی,زمان ظهور ,زمان,امام,معصوم,دجال, :: 21:7 :: توسط : معين الدين صالحي

در حديث مبارك معراج نيز كه ابن عباس از زبان پر نور آورندة اسلام حضرت محمد صلي الله عليه وآله نقل كرده به نشانه هاي ظهور حضرت صاحب الأمرعليه السلام اشاره شده ,كه در بين اين نشانه ها خروج دجال نيز تصريح شده است.

حضرت نبي اكرم صلي الله عليه و آله فرموده اند:

« أيُّهَا النّاسُ ، ما بَعَثَ اللّهُ نَبِيّاً إلّا وَ قَد أنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجّالَ. وَ إنَّ اللهَ قَدْ أخَّرَهُ إلي يَومِكُمْ هذا . فَمَهما تَشابَهَ عَلَيْكُمْ في أمْرِهِ فَإنَّ رَبَّكُمْ لَيْسَ بِأعْوَرَ إنَّهُ يَخْرُجُ عَلي حِمارٍ عَرْضُ ما بَيْنَ اُذُنَيْهِ ميلٌ ! . يَخْرُجُ وَمَعَهُ جَنَّهٌ وَنارٌ ، وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ ماءٍ ! . أكْثَرُ أتْباعِهِ اليَهُودُ وَ النِّساءُ وَ الأعْرابُ . يَدْخُلُ آفاقَ الْأرضِ كُلَّها إلّا مَكَّهَ وَلا بَتَيْها وَ المَدينَهً وَ لا بَتَيْها فَإنَّهُما مُحَرَّمَتانِ عَلَيْهِ. »

« هان اي مردم ! خداوند پيامبري را نفرستاده جز اينكه قوم خود را از دجال بيم داده است و خداوند او را براي زمان شما ذخيره كرده است. اگر كارهاي او بر شما مشتبه شود، اين هرگز مشتبه نشود كه او كور است و پروردگارتان كور نيست. او برفراز مركبي مي آيد كه بين دو گوشش يك ميل است. او خروج مي كند درحالي كه بهشت و جهنم را با خود يدك مي كشد و كوهي از نان و رودخانه اي از آب را همراه خود حمل مي كند. بيشتر پيروانش از يهوديان، زنان و باديه نشينان است، به همه اقطار و اكناف جهان وارد مي شود جز مكه و حوالي مكه و مدينه و حوالي مدينه كه هر دو بر او حرام است.»7

و در حديثي ديگر كه بسيار تكان دهنده مي باشد رسول گرامي اسلام انكار دجال را كفر دانسته ومنكرين دجال را ازكافرين مي دانند چنانكه ابوبكر اسكافي در كتاب فوائد الأخبار از جابر بن عبدالله نقل كرده كه گفت:

رسول خدا (ص) فرمودند:

«من كذب بالدجال فقد كفر و من كذب بالمهدي فقد كفر»

« كسي كه دجال را تكذيب كند كافر شده و كسي كه مهدي عليه السلام را تكذيب كندكافر شده است »8

همچنين در غيبت شيخ از عامر بن واثله از امير المومنين (ع) روايت كرده كه گفت : پيامبر (ص) فرمود:

«ده علامت است كه پيش از قيامت بايد پديد آيد: سفياني, دجال, دابه الأرض, قيام قائم, طلوع آفتاب از مغرب, فرود آمدن عيسي از آسمان, فرو رفتن زمين در شرق, فرو رفتن زمين در جزيره العرب و آتشي كه در قلب شهر عدن بيرون آيد و مردم را به محشر سوق دهد.»

به هرحال دجال كه نموداري از جنگ نور و ظلمت است در اقوال و ملل ديگر هم سابقه دارد . بابليان از جنگ مردوخ با تئومات سخن مي گفتند و تئومات را ظلمت و اژدها معرفي مي كردند. در اوستا هم از جنگ اهريمن و اهورا مزدا گفتگوهاست و آئين مانويان بر اساس منازعه دائمه نور و ظلمت پي ريزي شده است . در كتب الحاقي تورات هم گاهي دجال , موجود فوق العاده اي است كه داراي صورت حيواني عجيب الخلقه مي باشد. 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 1 خرداد 1393برچسب:امام زمان,ظهور,مهدویت,مهدی,زمان ظهور ,زمان,امام,معصوم,دجال, :: 1:34 :: توسط : معين الدين صالحي

داستان دجال داستان بسيار بزرگي است و فتنه او يكي از بزرگترين فتن و خارق عادات و عجايب غريبي است لذا در اين مقال قضيه دجال را در ملل مختلف و اديان متفاوت مورد بررسي قرار داده سپس به شرح حالات , اوصاف و اعمال او پرداخته و بعد از آن مباحثي را كه علما و بزرگان درباره حقيقت فتنه دجال ذكر كرده اند, نقل مي نماييم.

اعتقاد به ظهور دجال در مهمترين مذاهب جهان

اصل قضيه دجال مسلم و قطعي نزد تمام اديان ابراهيمي است و همگي به خروج وي در آخر الزمان اعتقاد دارند چنانكه بمفاد اخبار و احاديث بسيار كه از فريقين روايت شده از زمان نوح پيغمبرعليه السلام تا زمان حضرت محمد صلي الله عليه واله هر پيامبري قوم خود را از فتنه دجال بر حذر مي داشته و آن حضرت بيشتر از ديگر انبياء در تشريح حالات و صفات او بسط كلام داده اند.

دجال را در زبانهاي فرانسه و انگليسي " آنتي كريست

antichrist ناميده اند كه به معني دشمن ضد مسيح است.

اين عنوان در رساله هاي يوحنا به كرات ديده مي شود.

آنجا كه مي فرمايد :

«دروغگو كيست جز آنكه مسيح بودن عيسي را انكار كند آن دجال است كه پدر و پسر را انكار مي كند.»

و نيز مي فرمايد :

«شنيده ايد كه دجال مي آيد الحال هم دجالان بسيار ظاهر شده اند.»2

و در همين رساله آمده است :

«هر روحي كه عيسي مجسم شده را انكار كند از خدا نيست و اين است روح دجال كه شنيده ايد مي آيد و الآن هم در جهان هست.»

در دومين رساله يوحنا آمده است :

«گمراه كنندگان بسيار به دنيا بيرون شدند كه عيسي مسيح ظاهر شده به جسم را اقرار نمي كنند آن است گمراه كننده و دجال.»

اما يهوديان هم به ظهور كسي كه با خدا خصومت ورزد و داراي قدرت فوق العاده اي باشد معتقد بوده اند. و گويا از دو قرن پيش از ميلاد, يهود با اين تصور آشنا شده باشند و به وسيله ايشان به مسيحيان و ملل ديگر رسيده باشد.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:امام زمان,ظهور,مهدویت,مهدی,زمان ظهور ,زمان,امام,معصوم,دجال, :: 14:59 :: توسط : معين الدين صالحي

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد&raquo26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.

علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:

حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)

بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:

محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28

وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند&raquo.29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:

اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30

آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.

به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 14:56 :: توسط : معين الدين صالحي

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:

خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14

اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:

هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17

اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:

ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18

علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين

توضيح را اضافه كرده اند كه:

شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19

اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.

عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:

والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21

امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22

يا امام صادق(ع) فرمودند:

از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23

حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:

ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24

مي پرسد. حضرت مي فرمايند:

دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.

- محتوم چيست؟

- جز آن نخواهد شد.

- و موقوف؟

- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.

- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.

- والله كه نه و از محتومات است. 25


ارسال شده در تاریخ : جمعه 19 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 23:40 :: توسط : معين الدين صالحي

در قرآن كريم هم آمده است:

يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9

يا اين آيه:

آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10

با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:

1. امور و علايم مشروط

2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.

مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:

خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13


ارسال شده در تاریخ : شنبه 13 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 17:45 :: توسط : معين الدين صالحي

پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:

بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8

بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات

بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 5:5 :: توسط : معين الدين صالحي

يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3

پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.

اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد

خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:

هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5

از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:

و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6

خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.

براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7

و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 21:29 :: توسط : معين الدين صالحي
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 23623
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



دریافت کد موزیک